بماند یادگار...
سلام پسرکم عزیز دل مادر قرار شد سختی های زندگی و خاطرات روزا و شبای سختش فقط مال خودم باشه اما این یکی یه تجربه بود گوش کن محمدم خوب گوش کن همیشه استه اومدم استه رفتم چونکه از صدای بلند ترسیدم همیشه روی خطی که خودم در مسیر زندگیم کشیدم قدم بر داشتم بدون انکه کوچکترین تجاوزی به حریم دیگران داشته باشم همیشه سعی کردم در برابر حرفای دیگران سکوت کنم اگر از شدت تندی کلامشون سوختم هم به روم نیارم تا زمانی که برسم به خلوت خودم و اونجا های های گریه کنم و سبک بشم همیشه سعی کردم دردمو خودم به دوش بکشم همیشه سعی کردم حافظ دنیایی باشم که جدا از این دنیا برای خودم ساختم دنیایی که توش میتونستم تمام اشتباها...
نویسنده :
مامان چند تا فرشته
4:38